اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳۶: بیخود شده بودم چو سخن یار بمن کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیخود شده بودم چو سخن یار بمن کرد کو واقف حالی؟ که بپرسم چه سخن کرد دزدید نهانم دل و نگذاشت بفریاد فریاد که دزدیده کسی غارت من کرد هر خون که بخاک از جگر سوخته ام ریخت بر بوی تواش باد صبا مشک ختن کرد چون داغ توام سوخت شهیدان غم عشق خواهند ز خاکستر من عطر کفن کرد از دوستی ام سوخت دل خویش بصد داغ بیگانه نکرد آنچه دل خویش بمن کرد اهلی صفت قد تو چون زهره ندارد مقصود تویی گر صفت سرو چمن کرد اهلی شیرازی