اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵۹: یک بوسه هرگزم لب سیمین بری نداد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک بوسه هرگزم لب سیمین بری نداد هرگز نهال عاشقی ما بری نداد مادر خمار حسرت و پروانه گرم وصل دولت بعاشقان تو بال و پری نداد هر ساغرم که داد فلک گر چه زهر بود تا خون نکرد در دل من دیگری نداد زهر از کف تو همچو شکر میخورم که بخت هرگز به طوطیی به ازین شکری نداد از خشک و تر چه پیش تو آرم که طالعم غیر از دهان خشکی و چشم تری نداد جز حسرت از نظاره یوسف ز جان چه سود مارا که بخت چون همه سیم و زری نداد اهلی که مست وصل بتان بود عاقبت مرد از خمار هجر و کسش ساغری نداد اهلی شیرازی