اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۳: گشتیم پیر و یار همان نوجوان که بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گشتیم پیر و یار همان نوجوان که بود مردیم و آرزوی دل ما همان که بود ای سرو، نرگس تو مرا کشت یا قدت؟ بهر خدا که راست بگو آنچنان که بود کس در زمان حسن وفا از بتان ندید تنها درین زمانه نه که در هر زمان که بود تن خاک گشت و باد بهر گوشه میبرد سر همچنان فتاده آن آستان که بود پنداشتم که زنده بجانم چو یار رفت معلوم شد که یار که بودست و جان که بود مارا نمانده است بجز مشتی استخوان پیش سگت بتحفه کشیدیم آن که بود کردند دیگران به زبان کار خود درست اهلی همان شکسته دل بی زبان که بود اهلی شیرازی