اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۵۹۷: عاشق چو مرغ بسمل پروای سر ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشق چو مرغ بسمل پروای سر ندارد در خون خویش رقصد وز سر خبر ندارد بنگر بدان غزالی کز ما رمد بشوخی نبود کسی که از وی خون در جگر ندارد ناصح مرا بکشتی از دردسر چه حاصل خوشوقت مرده باری کاین دردسر ندارد مجنون چو سک مجاور بر آستان لیلی است گر میزند به سنگش جای دگر ندارد اهلی ز شور بختی دورست از آن شکر لب باور مکن که طوطی میل شکر ندارد اهلی شیرازی