اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۵۶۸: شادمان از وصل جانان بخت ما هرگز نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شادمان از وصل جانان بخت ما هرگز نبود عاشقان را بخت و خوبان را وفا هرگز نبود با هزاران دوستی بیگانه از ما شد سگت بی وفا، گویی که با ما آشنا هرگز نبود دور باشد از محبت گر بنالیم از بلا هر که زد لاف محبت بی بلا هرگز نبود دوستان کشتن بود رسم تو ورنه پیش ازین در میان دوستان رسم جفا هرگز نبود گر سر و سامان رود در راه عشقت گو برو من همان گیرم سر و سامان مرا هرگر نبود مرهم وصل تو ما را اتفاقی دست داد ورنه کس را از تو امید دوا هرگز نبود گرچه اهلی مبتلای عشق شد بسیار کس کس بدین رسوایی ما مبتلا هرگز نبود اهلی شیرازی