اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۵۶۶: مایه خوبی غم بیچارگان خوردن بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مایه خوبی غم بیچارگان خوردن بود خوبی خورشید هم از ذره پروردن بود ایکه عاشق میشوی از خون دل خوردن منال عشق ورزیدن بخوبان خون دل خوردن بود عاشقی هرچند افروزد چراغ دل چو شمع اولش سوز و گداز و آخرش مردن بود ای خوش آن جنگی که افتد در میان دوستان آخر از صلح و صفاشان دست در گردن بود نیستش پروای کس آنشوخ و کس را دل نماند وای اگر آن بیوفا در قصد دل بردن بود یار اگر افزون ز خورشیدست ما از ذره کم با ضعیفان خشم و بدمهری ستم کردن بود گر چو شمعت عشق سوزد اهلی از مردن به است سوختن دلگرمی و مردن دل افسردن بود اهلی شیرازی