اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۲: دوش از دیرم ملک در حلقه او را برد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش از دیرم ملک در حلقه او را برد ناگه آن بت پیش چشمم آمد آنها باد برد عشق او بازی ببازی دست عقلم تاب داد شوخی شاگرد آخر پنجه استاد برد سالها پرورد یوسف را بجان یعقوب زار چون عزیز مصر گشت اورا تمام از یاد برد من غلط کردم که اول ره ببستم بر سرشک قطره قطره سیل گشت و خانه از بنیاد برد خسرو از بخت است شیرین کام آه از دست بخت رنج ضایع در جهان از طالعش فرهاد برد عندلیب عاشق از بیداد گل هرچند سوخت کافرم گر غیر او پیش کسی فریاد برد اهلی، آن بازیچه دیدی کان تذرو خوش خرام چون بدام افتاد و چون رفت و دل از صیاد برد اهلی شیرازی