اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۸: جمال شمع چو خورشید عالم افروزست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جمال شمع چو خورشید عالم افروزست ستاره سوخت پروانه سیه روزست لبت که آب حیات است ببر تشنه لبان ببخت من چو رسید آتش جگر سوزست اگر چه لاله حسرت دمید از گل ما هنوز داغ تو بر جان حسرت اندوزست بغیر بخت بد خود شکایت از که کنم؟ که مهربان من از بخت من بد آموزست منم که روز و شبم صرف آن بهشتی روست وگرنه در غم فردای خود که امروزست مدوز چاک جگر ای طبیب اهلی را که طعن همنفسان ناوک جگر دوزست اهلی شیرازی