اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۵: همچو چنگ افغان من بی زخم بیدادی نخاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همچو چنگ افغان من بی زخم بیدادی نخاست تا رگ جان از تو نخراشید فریادی نخاست پیش من باداست آهی کاین حریفان میکشند ناله جانسوز هرگز از دل شادی نخاست مادر ایام چندانک آدمی میپرورد از کنار آدمی هرگز پریزادی نخاست از نیاز ما اسیران همچو سرو آزاده اند چون تو در گلزار خوبی سرو آزادی نخاست خود گرفتم در چمن شمشاد خیزد همچو تو چون رخ خوب تو هرگز گل ز شمشادی نخاست نام جان بخشت که برد؟ ای خسرو شیرین دهن کز پس هر سنگ در کوی تو فرهادی نخاست بر درت اهلی نشست و خاست، از مردم برید بی قدت یک لحظه گر بنشست بی بادی نخاست اهلی شیرازی