اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۲: جهان جوان ز بهار و خزان پیری ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جهان جوان ز بهار و خزان پیری ماست کنون بساغر می وقت دستگیری ماست تو مست عیش و فقیران غبار غم دارند ترا چه غم ز غبار غم و فقیری ماست وصال چشمه خورشید سایه تابش نیست مگو که دوری از آب حیات سیری ماست اگر چو ذره دلیریم پیشت ای خورشید هم از حمایت مهر تو این دلیری ماست خلاص ما ز اسیری مباد تا به ابد اگر مراد توای دوست در اسیری ماست سخن ز وصف جوانان دلپذیر مگوی اگر مراد تو ناصح سخن پذیری ماست غم از قیری ما نیست ذره وش اهلی که آفتاب در آن کو بصد حقیری ماست اهلی شیرازی