اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۱: هرچند که یوسف بجمال از همه بیش است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرچند که یوسف بجمال از همه بیش است حسن نمکین تو بلای دل ریش است چون گل همه تن آب حیاتی تو ولیکن چون خار دل آزار رقیبت همه نیش است در دوستی مدعیان نیست جز آزار هر کو ببدان دوست شود دشمن خویشست دشمن ببرادر صفتی دوست نگردد یوسف نگر ای مه که چه آزرده خویش است مارا چه غم از مهر تو گر کم شد اگر بیش کوته نظران را نظر اندر کم و بیش است کام دلم ایکافر بدکیش کرم کن آخر چو ترا مهر و وفا در همه کیش است در کوی تو اهلی چه بود از همه واپس زیرا که بجانبازی و مهر از همه پیش است اهلی شیرازی