اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۶: بی سوز محبت نتوان دل به بتان بست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی سوز محبت نتوان دل به بتان بست داغی است غم عشق که بر خود نتوان بست جان کشته شیرین حرکاتیست که لعلش صد غنچه دهان را بیکی نکته زبان بست چون لب بگشودم که شکایت کنم از وی خندید و من سوخته را باز دهان بست از جان خود ای دلشدگان دست بشویید کان ظالم خونخواره به بیداد میان بست اهلی نتوانست از او قطع نظر کرد هرچند که چشم از رخ خوبان جهان بست اهلی شیرازی