اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۹۲: اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت حقیقتی دگرست این که می کند مستت پی نظاره خود جام جم تو را دادند تو خود نگاه نکردی که چیست در دستت تو آن گلی که چو من صدهزار سوخته را بباد دادی و بر دل غبار ننشست دلا به چشم تو صدخار اگر شکست آن گل همین بس است که در چشم غیر نشکستت تورا به چرخ بلند آفتاب خواند از مهر چو سایه خاک نشین کرد همت پستت خمار هجر بود با می وصال بترس طمع مدار که در وصل دل ز غم رستت چو صید کشته مجو خونبها از او اهلی بس است این که به فتراک خویش بر بستت اهلی شیرازی