اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶: مژده گل چه میدهی عاشق مستمند را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مژده گل چه میدهی عاشق مستمند را داغ دل است هر گلی مرغ اسیر بند را دود درون من ترا دفع گزند بس بود جان کسی چه میکنی دود دل سپند را چند ز بهر سوزمن گرم چو برق بگذری سوختم آخر ای پسر تند مران سمند را مست نه ای، چه می چمد قد خوش تو گویا جلوه ناز میدهی سرو قد بلند را تا بتو لاف زد پری کس نگهش نمی کند دید بلی نمی توان مردم خودپسند را صید توام مرا کشد غیرت زلف پر خمت کز پی صید دیگران حلقه کنی کمند را غم نخوری زسوز من گر چو سپند سوزیم زانکه زسوختن کجا چاره بود سپند را فایده یی نمیدهد گفتن درد دل به خلق هم تو دوا کنی مگر اهلی دردمند را اهلی شیرازی