کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۷۴: هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگز سوی ما چشم رضائی نگشادی گوشی به حدیث من بیدل ننهادی ای در گرانمایه که مثل تو کم افتد یک روز به دست من مفلسه نفتادی در دیده من جمله خیالند و تو نقشی به خاطر من جمله فراموش و تو یادی با آنکه بجز محنت و رنج از تو ندیدم شادم که به رنج من محنت زده شادی از کام دل من نرود گر برود جان شیرینی آن بوسه که گفتی و ندادی رفتی به سر اسب چو باد از نظر ما تو عمر خوشی از پی آن رفته به بادی دی راندی و می گفت کمال از پی خیلت شاهی که ز خوبان به رخ و اسب زیادی کمال الدین خجندی