کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۴۵: گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر باد سوی خاک من آرد ز تو بویی چون زلف توام جان دمد از هر سو مویی شیرین زمانی نوه من دلشده فرهاد در مراکز دیده روان ساخته ام سوی تو جوئی گوی دل ما گو شکن آن زلف چو چوگان من باز تراشم ز سر از بهر تو گویی غیرت برم و باز کنم دیده خود را از روی تو چون باز کنم دیده به روئی در مجلس اهل نظر امروز زمستان جز غمزه تو نیست دگر عربده جوئی أی مست تو سلطانی و از لعل ترا تاج گر بر سرت از باده نابست سبویی بگذشت کمال از ارم و روضه فرودس تا راه گذر بافت به خاک سر کوئی کمال الدین خجندی