کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۴۰: کاش که سرو ناز ما از در ما در آمدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کاش که سرو ناز ما از در ما در آمدی تا شب هجر کم شدی روز جفا سر آمدی خوش بود ار سحر گهی نزد ستم رسیدگان از دم فاصنة صبا مزده دلبر آمدی در دم آخر ار بدی بر من خسته اش گذر جان به لب رسیده ام خرم و خوش بر آمدی اگه به چمن در آمدی شاهد سرو قد ما گل ز حیای روی او سرخ به هم بر آمدی بنده وقت آن دمم کان بث شوخ عشوه گر وعده بدادی از رهی وز ره دیگر آمدی زودترش فرو رود پای به گل درین هوس بر سر کوی زیر کی هر که بود سر آمدی جور و جفای بیحدش از دل ما به در شدی روزی اگر کمال را مونس و غمخور آمدی کمال الدین خجندی