کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۲۰: دست ندارم از تو من گرچه زېایم افکنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دست ندارم از تو من گرچه زېایم افکنی تیز ترم بدوستی گر همه تیغ میزنی نیست ز هم مفارقت سابه و آفتاب را هر طرفی که میروی من به تو و تو با منی ای نفس صبا ز ما بر سر زلف او بگوی چند بدل شکستگان عهد کنی و بشکنی سرو بلند پایه را آن همه ناز کی رسد پیش درخت قامتت گر نکند فروتنی ای به امید وصل او بر زده دست و آستین این نشود میسرت جز که به پاکدامنی شکر که گر دمی زدم در همه عمر خویشتن با تو به دوستی زدم بادگران به دشمنی شوق لب تو میدهد ذوق سخن کمال را مرغ سخن سرا نشد تا که نگشت گلشنی کمال الدین خجندی