کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۹۲۷: ای منت جانفشان دیرینه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای منت جانفشان دیرینه داغ عشقت نشان دیرینه بفراموشیت نیامده نیز بادی از عاشقان دیرینه بینو بودم هلاک خویش گمان کردی گمان دیرینه گو غمم خور جگر که نیست دریغ میچ ازین میهمان دیرینه پیر گشت و هنوز هست رقیب آه ازین سخت جان دیرینه تو گلی چون تو بایدم نه بهشت چه کنم بوستان دیرینه سگ کویت چو دید لاغرییم بو نکرد استخوان دیرینه بر ندارد کمال تا دمه حشر سر ازین استان دیرینه تا چو مجنون بساخت دفتر عشق تازه شد داستان دیرینه کمال الدین خجندی