کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۹۲۲: ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای رخ و زلف سیاه تو شب تیره و ماه مردم دیده که باشد؟ که کند در تو نگاه مردم چشم تو ماتم زده عشاقند ورنه رنگ «مژه ها» بهر چه گردید سیاه عاشق روی ترا برگ گل بستان نی بلبل باغ ارم میل ندارد به گیاه گر نشان قدمت بر سرراهی یابم برنگیرم رخ اگر خاک شوم برسرراه ستم از چشم تو در عین پریشانکاریست خود سر زلف تو دال است چه حاجت به گواه گفتمش رخ بهم بر رخ زیبای تو گفت خرمن گل نتواند که کشد زحمت گاه قصة زلف تو گفتیم به پایان نرسید کاین حکایت نه حدیثی ست که گردد کوتاه کمال الدین خجندی