کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۹۶: ای نور دیده را نگرانی بسوی تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای نور دیده را نگرانی بسوی تو جانا تعلقیست دلم را بکوی تو گر دیگران ز وصل تو درمان طلب کنند ما را بس است درد تو و آرزوی تو چشم جهان به ماه رخت دین سالهاست بگذشت روز ما و ندیدست روی تو از رهگذار بار چه برخیزد ار دمی دل را گشایشی رسد از بند موی تو با ما دمی برآر که جان غریب ما ماندست در بدن متعلق ببویه تو بنشین دمی بجوی دل ما که سالها ننشسته ایم بکنفس از جست و جوی تو گونی حکایتی زلبش گفته کمال کاب حیات میچکد از گفتگوی تو کمال الدین خجندی