کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۹۰: اگر دشنام می گونی مرا گو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر دشنام می گونی مرا گو که از جانت دعاگویم دعاگو چو گونی ناسزای هر که خواهی منت پرسم کرا گفتی تراگو روم گفتی و دردی آورم باز چو درد آوردی ای مونس دراگو تو خوش می آی و می مینوش و میرو کسی را خوش نمی آید میاگو دمی آبی نخوردم بیتو هرگز تو هم بی من چرا خوردی چراگو برآمد گفتمش جانم ز غم گفت چرا عاشق شدن جانت بر آگو نخواهم بار شد گفتی به باران چه بار ای شوخ به مهر آشناگو اگر احسانی نباشد در نو باری برین در چند باشد این ثناگو کمال آن شوخ اگر ندهد ترا دست جفاهای جهانرا مرحباگو کمال الدین خجندی