کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۸۰۰: من و درد تو آنگه باد مرهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من و درد تو آنگه باد مرهم نباشد این قدر دردی مرا هم حدیثم از کم و افزون جز این نیست که افزون باد این درد و دوا کم به خون ریزم اجازت چیست گفتی اجازت اینه که بسم الله همین دم نه بینم هرگز آن روزی که بی دوست به بینم سینه بی غم دیده بینم غم عجب غمخوارفه دارم که هرکس او می خورد من میخورم غم کمال از خون دل بنوشت فتوی رساند آنگه بدانه دیرینه همدم که کس بابد مرادی از تو بانی جواب آمده که نی والله اعلم کمال الدین خجندی