کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۷۶۸: گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر دهد دستم کز آن عارض نقابش بر کنم بوسه دو از رخ چون آفتابش بر کنم تلخ گردد کام عیش من چو دندان طمع از لب شیرین چو حلوای نباشه بر کنم پیش چشم من مقابل جز خیال روی دوست هر که زد خیمه همه میخ و طنابش بر کنم سرو را پیش قد او باغبان گر بر نکند و من روم با چشم گریان تا به آبش بر کنم نرگس ار گوید مثال غمزه اش دیدم به خواب در نظرها چشم مست تیم خوابش بر کنم تا حدیث اوست نقل مجلس پیر مغان دل کجا یک لحظه از نقل و شرابش بر کنم گر شود مطرب خمش با او چو می نوشد کمال بشکنم چشم نی و گوش ربابشه بر کنم کمال الدین خجندی