کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۷۶۷: گر دل طلبی از من جان هم به تو در بازم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر دل طلبی از من جان هم به تو در بازم وره دیده خون افشان آن نیز روان سازم در پای تو غلطیدن کاریست پسندیده کاری که چنین باشد هر دم ز سر آغازم گفتم که چه رسم است این بر روی تو برقع گفت رسمیست بدو خواهیم کاین رسم براندازم گر شمع رسد در تو بگدازمش از غیرت باری چو همی سوزم مگذار که بگدازم از ضعف چنان گشتم کاین قصه اگر گویم همچون پشه در گوشت هم نشنوی آوازم زلف تو به جان و سر بستست گرو با من تا تو بری این بازی من کمتر از بازم گر چشم کمال از تو بر جان و جهان افتد با مردم دون همت من بعد نپردازم کمال الدین خجندی