کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۷۶۲: گر به میخانه حریف می و شاهد باشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به میخانه حریف می و شاهد باشم به که در صومعه بنشینم و عابد باشم وقت آن شد که اقامت به خرابات کنم تا به کی معتکف گوشه مسجد باشم دامن پیر مغان گر فتد این بار بدست من سرگشته چرا طالب مرشد باشم سال ها بر در میخانه نشینم به از آن ک ه ازین گوشه نشینان مقلد باشم زهد در صومعه می ورزم و این رندی نیست رندی آنست که در میکده زاهد باشم یار اگر ز آه من خسته نگر اندیشد فارغ از قصد بداندیشی حاسد باشم زندگی در سر تقوی شد و حیف است کمال که همه عمر درین فکرت فاسد باشم کمال الدین خجندی