کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۷۶۱: قراری کرده ام با شود که چون در پیش بار افتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قراری کرده ام با شود که چون در پیش بار افتم به خاک پای او بی خود بغلعلم بی قرار افتم مرا گویند چون بینی ز دورش بی خبر افتی دو چشمم چار شد. تا کی به آن مهوش دچار افتم بدان سودا که از باغ جمال او برم بونی چو زلفش گاه در گلشن گهی در لاله زار افتم سرو جان گرامی چون ندارد پیش او قربی چو اینها پیش او ریزم ز رویش شرمسار افتم به ناوگهای صید افکن خوشا آن غمزه و مژگان که هر یک در شکار افتند و من هم در شکار افتم سماع تو کجا ماند به حالات من ای صوفی که تو تصدأ به رقص آنی و من بی اختیار افتم به ذکر و فکر اگر افتی کمال آنک تو و خلوت مرا بگذار تا در فکر روی آن نگار افتم کمال الدین خجندی