کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۷۲۳: درین زحمت که این نوبت من از ریش درون دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درین زحمت که این نوبت من از ریش درون دارم نه هشتم طاقت رفتن نه امکان سکون دارم درون خلوت خاطر توئی محرم تو میدانی که شوق آرزومندی زتر از حد برون دارم تو همچون صبح میخندی و من چون شمع میگریم نمی دانی که این حالت من از سوز درون دارم از وصلت پادشاهان را بجز حرمان نشد حاصل من بی حاصل مسکین چنان امید چون دارم از دل یک قطره خون ماندست از هجر جگر سوزت ولی در جویبار دیده صد دریای خون دارم ندیدم هیچ بر جز خواری از سرو قدت هرگز چه سود از همت عالی چو بخت سرنگون دارم مرا عاقل اگر دیوانه خواند آشفته می گوید ندارد عقل و پندارد که من چون او جنون دارم کمال از دینی دونم چه ترسانی چه می گویی جوانم عاشقم مستم، غم دنیای دون دارم کمال الدین خجندی