کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۷۲۲: در دست در درونم درمان آن ندانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دست در درونم درمان آن ندانم ساقی بیار جامی پ ز زهرو وارهانم از پیش بر گرفتم رخت وجود پیش آی تا یک نفی ببینم روی نو پس نمانم دوراست کوی جانان ای باد و من ضعیفم فریاد جان من رس و آن جایگاه رسانم جانم بکاست چون شمع ای باد صبح آخر از گشتنم چه خواهی من خود ز مردگانم جور من از طبیب است درد من از جیب است آن غصه با که گویم این قصه با که رانم در بند تن دریغ است جان پری نژادم دیوانه وار ناگه رنجیر بگسلانم حال کمال گفتم یک شمه ای بگویم چون مهربان ندیدم شهر است بر دهانم کمال الدین خجندی