کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۶۷۷: لاف رندی مزن ای زاهد پاکیزه خصال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لاف رندی مزن ای زاهد پاکیزه خصال درد آن حال نداری به همین درة بنال تو و مسئوری و سجاده و طاعت همه عمر ما و سی و نظربازی و رندی همه سال ما نه آشفته نقشیم که در آب و گل است نظر پاک نباشد نگران بر خط و خال هر کس از مائدة وصل نصیبی طلبید تا کرا بخت نشاند به سر خوان وصال چشم حق دیده کجا بسته فردا باشد عاشق و وعده تأخیر رهی امر محال طالب دوست کو دور شمارد خود را بی خبر تشنه همی میرد و در عین زلال گرچه نقصان کمال از می و شاهد بازیست در مقامی که همه اوست چه نقصان چه کمال کمال الدین خجندی