کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴۶: می میرسد از باغ به خدمت برسیدش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می میرسد از باغ به خدمت برسیدش پوشیده بخلونگه عشرت بکشیدش نا ریخته در کام صراحی ز لب خم با باد لب بار نخستین بچشیدش از باده لب جام لب آب حیاتست در ظلمت غمها چو سکندر طلبیدش آن جوهر رازی که زمی مجلسیان راست گر شمع برآرد به زبان سر ببریدش مطرب مگذارید که فارغ بنشیند پشمینه فروشید و بریشم بخریدش ای محتسب این فتنه همه در سر چنگست فرمای که نیکوتر ازین هم بزنیدش با بت شکنان گوی کمال از سره اخلاص کاین توبه بت راه من آمد شکنیدش کمال الدین خجندی