کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۵: دارم من از جهان غم باری همین و بس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارم من از جهان غم باری همین و بس در سر خیال روی نگاری همین و بس ما از بنان موی میان شکر دهان بوسی طمع کنیم و کناری همین و بس سودای هر کسی زر و سیم است و آن ما سودای بار سیم عذاری همین و بس بی او به هر چه حکم کند بار می کنیم صبری نمی کنیم و فراری همین و بس زینسان که خاک راه شدیم از گذار تو میکن به خاک راه گذاری همین و بس لشکر به قصد ملک دل ما چه می کشی زین سو روانه ساز سواری همین و بس گر میکنی غبار ز چشم کمال دور از خاک پا فرست غباری همین و بس کمال الدین خجندی