کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۹۲: من گریان چه کنم زآن مژه و غمزه حذر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من گریان چه کنم زآن مژه و غمزه حذر چه یکی نیزه چه صد چون بگذشت آب از سر گر از آن کیش به باران تو آید تیری سوی صدرش همه گوئیم که فرمای و گذر هر که پیش تو رود تا بمن آرد خبرت چون ترا دید عجب گر دگر آید به خبر ای صبا دامن آن زلف چه باشد که کشم رفع کن حاجت ما آمده ایم از پی جر نیمه شهر ز آهم نشنیدی که بسوخت به غریبان نظری تا نزنیم آو دگر پیش صاحب نظران جای نگه دار ای اشک نیست برخاستن امکان پر فتادی ز نظر کس بر آن در نتوانست روان رفت کمال غیر اشک تو و آن نیز بسد خون جگر کمال الدین خجندی