کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۸۵: از سودای سر زلف چو زنجیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از سودای سر زلف چو زنجیر شدم دیوانه من مجنون چه تدبیر مریدی قدر این معنی بداند که روزی کرده باشد خدمت پیر از آن دارم هوای سرو قدت که غیر از راستی زرق است و تزویر بود مأوای پیکان تو جانم اگر بر دل زنی ز آن غمزه صد تیر اگر نقاش دیدی نقش رویت کجا کردی دگر دعوی تصویر چو عود از آتش شوقت به آهنگ گهی بم باشدم ناله گهی زیر بادام زلف تو مستی در افتاد از پا افتاده ام از راه بر گیر کمال از وصل او در عیش میباش بگو حاسد در این اندوه می میر کمال الدین خجندی