کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۰: هر قطره خون که از مژه بر روی ما چکد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر قطره خون که از مژه بر روی ما چکد آید دوان دوان که بر آن خاک پا چکد از غمزه نیش زد به جگر ساحری نگر کونیش بر کجا زد و خون از کجا چکد آن دم که نیغ فرقت ازوه سازدم جدا از دیده خون چکد از دل جداه چکد ریزد ستاره روز قیامت عجب مدار روز وداع اشک گره از دید ها چکد گر زیر با دلم بشکستی چو زلف خویش دایم ز شیشه دل من خون چرا چکد هر شب دو دیده آب چکان در هوای تست شینم که دیدن همه جا از هوا چکد ابر بلاست هجر تو و گریه کمال باران محنتی که از ابر بلا چکد کمال الدین خجندی