کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۴: ورق روی تو عشاق نکو می خوانند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ورق روی تو عشاق نکو می خوانند چون رسد کار به زلفت همه در میمانند صورنت صاحب معنی ز ملک به دانست لیکن اهل نظرته بهتر ازین میدانند ساعد و دست نوام بیم نمایند به نیغ نشته را این همه از آب چه می ترسانند رفتی و ماند خیال دهنت با دل تنگ چرا ندارند اثری هر دو بهم می مانند می کنم پیش رقیبان بقدت نسبت تی تا چو آنی بسر و چشم منت بنشانند اشک را خاک درت سایل بیحاصل خواند هر که شد راندهٔ درگاه چنینش خوانند چند پوشی ز کسان راز دل و دیده کمال کین دو چون امر محال است که پنهان مانند کمال الدین خجندی