کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۳: نور چشمی تو ما را نظری میباید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نور چشمی تو ما را نظری میباید گر رسد صد نظر از تو دگری میباید باز بنما رخ زیا چو بریدی سر زلف منقطع شد شب پره سحری میباید به عبادت سخنی گوی که رنجوران را از شفاخانه آن لب شکری میباید تونیا را نتوانم که ببینم به دو چشم سرمه چشم من از خاک دری میباید دل عشاق گرفتی بسر زلف سپار تا بهم بر نرود ملک سری می باید به کبوتر چه فرستم که برد نامه شوق که مرا سوی تو بال و پری می باید چه متاعیست سخنهای دلاویز کمال لابق گوش نو به زین گهری می باید کمال الدین خجندی