کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۴: فرح به سینه پر غصه بی تو چون آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فرح به سینه پر غصه بی تو چون آید که گر به کوه بسنجم غمت فزون آید گذشت از غم فرهاد سالها و هنوز صدای ناله اش از کوه بیستون آید اگر رود ز دل ریش من بگردون دود بسوزد ابر و ازو ژاله لاله گون آید به بین تفاوت راه ای قبه خشک دماغ تراز بینی و ما را ز دیده خون آید ز چشم سلسله مویان حکایت احباب حکایتیست که از مستی و جنون آید همین که نقش دهانش چو میم بندد چشم خیال ابروی او پیش من چو نون آید عجب مدار که روزی به آب چشم کمال ز آستانه او سرو و گل برون آید کمال الدین خجندی