کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۴: زاهد باریک بین لبهای باریک تو دید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زاهد باریک بین لبهای باریک تو دید خواند اللهم بارک آندم و بر وی دمید آنکه در خلوت ریاضتها کشیدی سالها شد ز بویت مست و در میخانه ها ساغر کشید صوفی ما می کند دیوانگیها در سماع آواگر یک عاقلی می کرد و زین می میچشید پارسا گر بنگرد آن ابروی شوخ از کمین همچو چشمت بیش نتواند به محراب آرمید تا توان انداخت خود را ناگهان در کوی دوست همچو اشک گرم رو بسپار می باید دوید امشب آن مه گر چو شمع از خانقه سر برزند های و هوی صوفیان بر آسمان خواهد رسید با دو صد لاف کرامت گر لبش بینی کمال باز بفروشی بجا می خرقه صد بایزید کمال الدین خجندی