کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲۸: رویت به چنین دیده تماشا نتوان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رویت به چنین دیده تماشا نتوان کرد وصل تو بدینه سینه تمنا نتوان کرد تا دیده نخست از نظرت وام نگیرد نظارة آن صورت زیبا نتوان کرد تا همت عالی نشود رهبر خاطر اندیشه آن قامت و بالا نتوان کرد گر نیغ کشد دشمن و گره طعنه زند دوست قطع از تو و سودای تو قطعا نتوان کرد در دولت خوبی به گدایان در خویش لطفی بکن امروز که فردا نتوان کرد تو دارو و درمان دل و دیده ریشی بیرون ز دل و دیده ترا جا نتوان کرد دردی ز تو در جان کمالست که آنرا الا به وصال تو مداوا نتوان کرد کمال الدین خجندی