کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲۲: دیدی که بار وعده خود را وفا نکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیدی که بار وعده خود را وفا نکرد ما را بخویش خواند و بخلوت رها نکرد بسیار لابه کردم و زاری و بیخودی آن ناخدای ترس در بسته وا نکرد گر بود در میانه حدیثی چرا نگفت س ور داشت شکوه ای ز من آندم چرا نکرد رفتم بدان امید که حاجت کند روا از در روانه کردم و حاجت روا نکرد ما را چو موی خویش پریشان فرو گذاشت وز روی لطف چشم عنایت به ما نکرد أهم شنید لیک نفرمود رحمتی نبضم بدید درد دلم را دوا نکرد گفتم که روی دل به سوی دیگری کنم حسن وفا و عهد قدیمش رها نکرد نی نی شکایتی نتوان کرد ای کمال سلطان وقت اگر نظری با گدا نکرد کمال الدین خجندی