کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۳۷۰: جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد گرچه مشکل مینماید لیک آسان بگذرد چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن چون شب صحبت دراید روز هجران بگذرد شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ باز در جوی مودت آب حیوان بگذرد در غم و شادی بباید ساختن با روزگار زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود محنت غربت نماند ذل حرمان بگذرد کمال الدین خجندی