کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۶: تشنه وصل ترا بی تو اگر خواب آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تشنه وصل ترا بی تو اگر خواب آمد هیچ شک نیست که دردیده او آب آبد هر کس آن بخت ندارد که سوی آب حیات برود همچو خضر تشنه و سیراب آبد پرده از روی برانداز که هر سوخته یی همچو پروانه سوی شمع جهانتاب آید زاهد شهر چو بیند خم ابروی ترا بعد ازین مست چو چشم تو به محراب آید هست دریوزه ما وصل تو و هر نفسی بردرت عاشق بیچاره بدین باب آبد تا کی از حسرت لعل لبت ای مردم چشم اشک من زرد به رخساره چو سیماب آید هست از شوق لبت اینهمه گفتار کمال طوطی آری به حدیث از شکر ناب آید کمال الدین خجندی