کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۸: بوی خوشت چو همدم باد سحر شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوی خوشت چو همدم باد سحر شود حال دلم ز زلف تو آشفته تر شود تا عقل خرده دان نبرد پی به نیستی مشکل که از دهان تو هیچش خبر شود شیرینی لب تو چه گویم که وصف آن گر بر زبان خامه رود نی شکر شود عکس جمال در قدح می نکن که گل خوبست و چون در آب فته خوبتر شود بر آستانت سجده شکر آرم ار مرا روزی از آن مقام مجال گذر شود طبعم چنان به نکهت زلف تو شد لطیف کر باد مشک بوی مرا درد سر شود از زلف او سخن به درازی کند کمال ز صف دهانش کن که سخن مختصر شود کمال الدین خجندی