کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۳۳۱: با سرود و آه و ناله میرود اشکم چو رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با سرود و آه و ناله میرود اشکم چو رود در پیش مستان محبت این بود رود و سرود عاشقان را در محافل ناله سازد سر بلند مطربان را در مجالت آبرو باشد ز رود با سرشکم دجله و جیحون دو بار آشناست از دو رود دیده ما باد بر باران درود تا چرا نبغ تا خودو زره گردد سپر جنگها شد گاه ما را با زره گاهی بخود شوق بالای تو خون از چشم ما بر خاک ریخت هر کجا سیلی که آمد آمد از بالا فرود گفتم از سیب سمرقندی به و نار خجند با زنخدان و لب چون قند گفتا به نبود گر نگیری چست و چابک سیب سبعینش کمال پیش اهل عشق باشی کاهل زیر و فرود کمال الدین خجندی