کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۶: آهنین جانی مرا کز غصه تابی میدهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آهنین جانی مرا کز غصه تابی میدهد آهن از آتش چو بیرون کرد آبی میدهد همچنین جانهای تشنه چون ز آتش مپرهند هر یکی را دور از کوثر شرابی میدهد آنکه داغش مینهم بر سینه خود نیز حیف رحمتی باشد گرم بهم عذابی میدهد گر چه میشده در دارالشفاء هر من طبیب حلقه ای چون میزنم بر در جوابی میدهد دست اگر ندهد که گیرد کس عنان آن سوار بوسه افتان و خیزان بر در جوابی میدهد شب که گرید چشم ما فردا طمع دارد وصال هر که آبی میدهد بهر ثوابی میدهد دیگر از شادی چه جای خواب در چشم کمال گر شبی بختش بر آن در جای خوابی میدهد کمال الدین خجندی