کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۳: یاد بوس چون منی حیف است کآید بر زبانت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاد بوس چون منی حیف است کآید بر زبانت نیک گفتی نیک پیش آ، تا ببوسم آن دهانت زاهد پر خواره می شد دم به دم لاغر میانتر ا گر دل او گه گهی میرفت در فکر مانت زآن دهان و زآن میان خواهد دلم پرسد نشانی بی نشان از بی نشانان زودتر باید نشانت چون بشیر از لبلة المعراج زلفت بر گذشته در میان قاب قوسیتم فکنده ست ابروانت سر به هر در میزنیم شاید در آری سر از آن در اینهمه تصدیع از آن آورده ام بر آستانت گفتمش یکدم مجالم ده که تا آن لب پیوسم گفت پرهیز کن کاین انگین دارد زبانت با خیالش تا سخن راندی کمال از در اشکت میچکد درهای گوناگون از لفظ در فشانت کمال الدین خجندی