کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۰: مطلع حسن جمال است آفتاب روی دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مطلع حسن جمال است آفتاب روی دوست حسن مطلع بین که در مطلع حدیث روی دوست آن خط از رحمت به خط سیر آمد آبتی از زبان بیدلان تفسیر این آبت نکوست ورد صبح و ذکر شامم وصف آن رویست و مو این چه میمون صبح و شام و این چه زیا روی و موست دل که چون گونیست در میدان عشق آشفته حال گر بچوگان نسبت زلفت کند بیهوده گوست سر بلندی بین که باز از دولت رندی مرا بر سر دوشی که دی سجاده بود امشب سبوست بی لبت گر شد لبالب ساغر از اشکم رواست اولین چیزی که رفت اندر سر می آبروست هر حریفی بیخود از می وز لب ساقی کمال اهل مجلس سر بسر مست می و او مست دوست کمال الدین خجندی