کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۳: مرا که ساغر چشم از غم تو پر خون است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا که ساغر چشم از غم تو پر خون است چه جای ساقی و جام و شراب گلگون است حکایت نو به تفسیر شرح نتوان کرد که جور و محت خوبان ز وصف بیرون است به لب رسید مرا از غم تو جان هرگز از راه لطف نپرسی که حال تو چون است چه اعتبار به عهد تو حسن لیلی را که زیر هرخم زلفت هزار مجنون است چو جان من به لب آمد رقیب را چه خبر که من غریقم و او بر کنار جیجون است بر آن شمایل موزون چگونه دل نرود علی الخصوص کسی را که طبع موزون است خوشست اگر به حدیث کمال داری گوش لطافت سخنانش چو در مکنون است کمال الدین خجندی