کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۸: گفتی از آن ماست دلت جان از آن کیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتی از آن ماست دلت جان از آن کیست اینجا نگر که داغ که آنجا نشان کیست تن خاک شد بر آن در و هرگز به کوی تو یک شب سگی نگفت که این استخوان کیست باری مرا به حسرت درد نو سوخت جان کا درد بی دوای نو درمان جان کیست نرسم که رفت بوس ز شادی شوی هلاک ای جان ز لب مپرس که این آستان کیست گفتم به جان غم تو بخواهم خرید گفت ای مفلس زبان زده بنگر زبان کیست دشنام میدهی و میدانی اینقدر کاین راحتم بگوش رسد از زبان کیست هر لحظه پرسیم که تو زآن کینی کمال آری همین قدر نشناسی که زآن کیست کمال الدین خجندی